جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  28/02/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > داستان كوتاه

بدرقه تا ايستگاه مترو
گروه: داستان كوتاه
نویسنده: محمد حسين بدري



فكر كردم حرف‌هايم را كه گفتم و گفتي قبول، ‌ديگر تمام است. يادت هست گفتي بيش‌تر حرف بزنيم، گفتم باشد، حرف بزنيم. تازه داشتيم حرف مي‌زديم كه ديرت شد. گفتي «بايد زودتر برسم خانه» و رفتي. خانه‌تان طرف‌هاي آرياشهر بود، ولي به‌اش مي‌گفتيد صادقيه. حالا اسم‌اش را بعد عوض كرده باشند يا نه، فرقي نمي‌كرد. خانه‌ي شما آرياشهر بود. گفتي خيلي سال نبود كه آمديد، قبلاً جاي ديگر بوديد جايي مثل خرمشهر يا اسمي شبيه به همين.

بعد جنگ ...

بچه خرس
اسير غول
افسانه پائيزي
بعد از باران
سرگذشت ماهيگير
پپه
نفرت
آذر ، شهريور سال بد
ابر صورتي
مادر يك خائن
خانه آرزو
دو داستان خيلي كوتاه
هيولا
علامت، دل من است
روي خط صفر
دردسرچي
مادر
چككو پيره
رز
شهر

  1  2  3  [4]  5  6  7  8  9        اولین صفحه   صفحه قبلی   صفحه بعدی   آخرین صفحه
فهرست از 61 تا 80 از مجموع 172 مورد

راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837