پسر ده ساله بود. اما داستان پيش از آن شروع شده بود، مدتي پيش از آن شروع شده بود، مدتي پيش از آن روزي كه بالاخره سن خود را با دوعدد نوشت، روزي كه براي اولين بار اردويي را ديد كه در آن پدرش و سرگرد «دياسپين» و «ژنرال كامپسان» و ديگران هر سال دو هفته در نوامبر و دو هفته ديگر در ژوئن ميگذراند. تا آن وقت بدون اينكه آن را ديده باشد خرس را به ارث برده بود ...
|