جستجو براي:  در 
صفحه کلید فارسی
پ 1 2 3 4 5 6 7 8 9 0 Back Space
ض ص ث ق ف غ ع ه خ ح ج چ
ش س ي ب ل ا ت ن م ك گ
ظ ط ز ر ذ د ء و . , ژ
       جستجوی پیشرفته کتاب
  01/03/1403
نویسندگان   ناشران   بانک کتاب   فروشگاه
 
 
مدیریت مقالات > ضرب المثل

جدمان قصاب بود...
گروه: ضرب المثل

هنگامي كه يك نفر داوطلب انجام كاري شود كه نه از عهده‌اش برآيد نه سررشته‌اش را داشته باشد و عاقبت هم آن كار را خراب كند و ضرر هم ببيند آنان كه درباره او «گاف» مي‌زنند و صحبت مي‌كنند از سر تمسخر اين مثل را مي‌زنند.
مي‌گويند خر پير و از كار افتاده‌اي را كه ديگر هيچ كاري ازش ساخته نبود در صحرا ول كرده بودند. يك گرگي او را ديد و در كمينش ...

خر مال خواجه، خر من از خواجه
سنگ كسي را به سينه زدن
سگ نازي آباد
نان و انگور واينهمه جنجال
تو بدم ـ بمير و بدم
خر لگدش زده، پاي كره خر مي‌شكند
خر بيار باقلا بار كن
خدا روزي رسان است...
خدا داده ولي كور ـ خر مفت و زن زور
خدا ترا شفا بدهد...
خاك به سرم، كدبانو بود مادر مادرم
حلاج گرگ بوده!
حالا هم به تو نمي‌رسم ...
چغندر تا پياز شكر خدا
چشم روباه كه به دم گرگ ...
جدمان قصاب بود...
تو هم قاصد هنگام شده‌اي؟
تو نيكي كن و به دريا بينداز
تو كه بيل را پارو كردي
توش خودم را كشته، بيرونش شما را

<<  11  12  13  14  15  16  17  [18]  19        اولین صفحه   صفحه قبلی   صفحه بعدی   آخرین صفحه
فهرست از 341 تا 360 از مجموع 380 مورد

راهنماي سايت
كتاب
مقالات
پيش از مرگ بايد خواند
گزارشات
جان کلام
نقد و ادبيات
تاريخ سينما
شاهنامه خوانی
داستان های کوتاه
امثال و ادبيات كهن
افسانه ها و فرهنگ توده
آی کتاب پلی است بین پدیدآورندگان
کتاب و خوانندگان آثارشان
پیگیری و سفارش تلفنی
88140837