عبارت مثلي بالا كه مصطلح ميان عارف و عامي است در مواردي به كار مي رود كه دوست و آشنايي پس از ديرزمان به ملاقات و ديدار آمده و اصولاً همين رويه را تعقيب كند و ديرديربه سراغ دوستان و بستگان آيد . يا كسي وامي را كه گرفته مسترد نكند ، و يا بالاخره كساني كه مالي را به رعايت گيرند و باز نگردانند و... در اين گونه موارد اصطلاحاً و از باب تمثيل و كنايه گفته مي شود حاجي حاجي مكه و يا به عبارت ديگر مي گويند حاجي حاجي را به مكه ببيند كه البته صورت اوليه به علت رواني و سهولت و ايجاز كلام بيشتر مورد استفاده قرار دارد .
به طوري كه مي دانيم كلمه حج از لحاظ ريشه لغوي به معني :« آهنگ كردن به چيزي » است ولي در شريعت ، قصد به سوي بيت الحرام يعني كعبه است با شرايط معلوم . يا به عبارت ديگر لفظ حج اطلاق شده است بر: قدوم به سوي مكه و زيارت مكه بدانسان كه در شرع وارد است . حج بر چند قسم است كه از همه معمول و مهمترحج تمتع و حج عمره است .
حج عمره جنبه استحباب دارد و آن را حج اصغر نيز مي گويند كه آن را چهارعمل است احرام ، طواف ، سعي بين صفا و مروه ، حلق . حج تمتع عبادتي است كه اقدام بدان در صورت وجود استطاعت مالي و صحت مزاج و امنيت ، واجب ، و هر شخص بالغ و عاقلي مكلف است در تمام عمر يك مرتبه آن را اتيان كند .
حج تمتع از اعمال ذيل مركب است :
1. احرام ؛
2 . طواف خانه كعبه هفت مرتبه ؛
3 . نماز طواف دو ركعت ؛
4 . سعي بين صفا و مروه هفت مرتبه ؛
5 . توقف درعرفات يك شب ؛
6. توقف در مشعر يك شب ؛
7 . توقف در مني ؛
8 . قرباني در مني ؛
9 . رمي جمرات در مني ؛
10 . بازگشت به مكه معظمه و هفت مرتبه طواف خانه خدا و طواف نساء و خروج از لباس احرام و حاجي شدن .
|