كساني كه در گشاده دستي ، اندازه نگاه ندارند و براي بخشندگي حدي قفي قايل نباشند اين گونه افراد را حاتم صفت و عمل آنان را از باب تجليل يا نكوهش به حاتم بخشي تعبير و تمثيل مي كنند و حتي مولانا جلال الدين محمد مولوي كلمه حاتم را با كده تركيب كرده و به صورت حاتم كده آورده از آن معني :« جاي جود و سخا و بخشش » خواسته است چنان كه مي فرمايد :
محتسب بود او اگر بحر آمده
هر سر مويش يكي حاتم كده
عبارت حاتم بخشي از امثله سائره اي است كه ورد زبان خاص و عام و تكيه كلام شاعران و نويسندگان قديم و نديم مي باشد .
اكنون ببينيم حاتم كيست وصيت شهرتش چگونه طومار زمان را در هم نورديده است كه عرب و عجم به سخا و كرم وي مثل زنند : حاتم بن عبدالله بن سعد بن الحشرج مكني به ابوسفانه ومعروف و مشهور به حاتم طايي از قبيله طي مردي بخشنده و جوانمرد بود . اين صفت عاليه را از مادرش عتبه دخترعفيف به ارث برده بود زيرا عتبه با وجود ثروت و مكنت فراوان هر چه به دستش مي امد به مسكينان و مستمندان مي بخشيد . كساني او را از اين كار منع كردند چون سودي نبخشيد او را يك سال زنداني كردند و نان و آب قليل به او مي رسانيدند تا بلكه رنج و سختي بكشد و از افراط در بخشندگي خودداري كند . پس از يك سال آزادش كردند و قسمتي از اموالش را از او مسترد داشتند .
قضا را روزي زني مستمند نزدش آمد و چيزي خواست . عتبه تمام اموالش را يكسره به آن مستمند ارزاني داشت و گفت :« در آن سختي و گرسنگي كه مرا رسيد سوگند ياد كردم كه چيزي را از سائل و خواهنده دريغ ندارم » حاتم ازآن زمره مردان روزگار بود كه در وجود و سخا كمتر نظير و بديل داشت . هر چه به دست مي آورد جز اسب و سلاح كه آنها را نمي بخشيد چيزي نگاه نمي داشت . عجب آنكه بيش از ده بار اموالش را بخشيد ولي باز به چندين برابر آن دست يافت .
|