اصطلاح مثلي بالا به كسي گفته مي شود كه كهنه قالتاق و ناقلا باشد ، در تسلط و غلبه بر حريف ترس و بيمي به خود راه ندهد و با اعتماد و اطمينان كامل مبارزه كند . به همين مناسبت در مورد هر يك از افراد كاربر وآزموده گفته مي شود :« قاپش پر است » يعني پشت بند و پشتوانه قوي دارد .
اكنون ببينيم قاپي كه پر باشد چه ملازمه و ارتباطي با كاربري و آزمودگي پيدا ميكند . قاپ در بازيهاي معمول ومتداول ايران استخوان پاشنه پا و سر زانوي گوسفند است كه به انواع مختلف از قبيل سرپا وسه قاپ و چهار قاپ و پنج قاپ و جز اينها با آن بازي مي كنند .
در قاپ بازي هر يك از بازيكنان يك شاه قاپ ميان دوانگشت دست دارد و در خارج از دايره بازي متناوبا و پشت سرهم با شاه قاپش به قاپهاي وسط دايره مي زند . پيداست هر كس توانسته باشد قاپهاي بيشتري را بزند و از دايره بازي خارج كند برنده شناخته مي شود . شاه قاپ همان طوري كه از نامش پيداست بزرگتر از قاپهاي معمولي است و غالبا استخوان پاشنه پا يا سر زانوي قوچ كوهي و بز كوهي را كه قدري بزرگتر است شاه قاپ انتخاب مي كنند .
شاه قاپ را به دوشكل روغن كشي مي كنند : يكي آنكه سطح اسب يا خر قاپ را در برابر آفتاب قرار مي دهند تا روغن آن سطح نزول كرده در سطح ديگر فرو نشيند و سطح اخير را سنگينتر كند . چنين قاپي به مناسبت سنگين شدن سطح خر به صورت اسب و يا بالعكس مي ايستد . اين نوع قاپها را روغن كشيده واين كار را روغن كشي مي گويند .
|