گاهي اتفاق مي افتد كه شخصي موضوع ساده اي را تا نقطه انتها كه ضرور و لازم به نظر نمي رسد دنبال مي كند. در چنين موقع در باب تمثيل و كنايه مي گويند: مي خواهد تا فيها خالدون برود. همچنين در مورد ناطق و سخنراني كه مطلب واضح و پيش پا افتاده اي را به تطويل و درازا بكشاند و به اطناب سخن بپردازد در مقام تعريض و كنايه مي گويند :« عجب حوصله اي دارد، مي خواهد تا فيها خالدون را بگويد.»
البته همه كس مي داند كه عبارت فيها خالدون از آيات قرآن كريم است و آية الكرسي به اين جمله ختم مي شود. اساس دعاي آية الكرسي و تلاوت آن به طريق ده وقف به منظور نيت و استجابت دعا تا عبارت:« وهو العي العظيم» است كه اگر تلاوت ده مرتبه سوره الحمد را نيز به آن علاوه كنيم وقت زيادي را مي گيرد بنابر اين چنانچه كسي پس از انجام اين برنامه مفصل بقيه آية الكرسي تا آخر آيه يعني:« هم فيها خالدون» ادامه دهد افراد كم حوصله به چنين شخصي البته از باب شوخي و مطايبه مي گويد:« لزوني ندارد تا هم فيها خالدون بروي».
البته مقصود متكلم اين است كه پس از نيت كردن و استجابت دعا به طريق ده وقف كه به عبارت:« وهوالعي العظيم» منتهي مي شود ديگر لزومي ندارد كه تا فيها خالدون خوانده شود.
|