عبارت بالا از اصطلاحات بسيار معمول و متعارف است كه عارف و عامي از آن در مواقع شوخي و جدي استفاده مي كنند. صفحه گذاشتن مرادف با منبر رفتن و غيبت كردن و بر شمردن نقاط ضعف و پرده دري است. كسي كه پشت سر ديگري به جد يا هزل مطلبي بگويد و احيانا راز پنهانيش را فاش كند در عرف اصطلاح عاميانه به صفحه گذاشتن تعبير مي شود و في المثل مي گويند: پشت سر فلاني صفحه گذاشت و يا به اصطلاح ديگر: پشت سر فلاني صفحه مي گذارد.
سابقا در نواحي جنوب ايران كه اغلب بين روساي ايالات و قبايل و خوانين محلي رقابت و همچشمي و احيانا دشمني و خصومت وجود داشت معمول بود كه يك نفر رييس قبيله با خان منتفذ پس از آنكه به اسرار مكتوم و رازهاي پنهان حريف خويش پي مي برد دستور مي داد در آن باب با شاخ و بر گهاي فراوان آهنگ و تصنيف بسازند و مطربان و خوانند گان محلي آن ترانه را با دف و ني و با آواز بلند در هر كوي و برزن و گذرگاههاي عمومي بخوانند و بنوازند و از اين رهگذر اذهان و انظار عابرين را به شنيدن شرح رسوايهاي خان حريف جلب كنند.
بديهي است خان حريف بيكار نمي نشست و براي متفرق كردن خوانند گان و نوازندگان دست به اقدام متقابل مي زد و از اين سوي نيز به حمايت و پشتيباني از آنان بر مي خاستند . نتيجتا جنگ مغلوبه مي شد و جريان قضيه به گوش همگان مي رسيد و خان متنفذ به مقصود خويش كه همان رسوايي حريف بوده است نايل مي آمد.
|